کافی شاپ
دو شب پیش رفتیم کافی شاپ دو گیلاس بستنی خوردیم روی تخت نشستیم و تو تا تونستی روی تختها پریدی هر چی هم می گفتیم بشین فایده نداشت خیلی خوشحال بودی آخر سر هم که می خواستیم بیام بیرون رفتی جلوی میز و همه کارتهای روی میز رو برداشتی خلاصه هر چی اصرار کردیم بزار گوش ندادی گر چه طرف گفت عیب نداره اما ما کلی شرمنده شدیم . خیلی دوست دارم مامان
نویسنده :
عفت جون
9:56