وحیدوحید، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

وحید فرشته معصوم زندگیم

تفاوت یک ساله

بوستان پاسداران  فروردین 89 یکسال بعد   اینجا جلوی در خونه است و فروردین 90  این کلاه رو از سنندج گرفتم عید رفتیم اونجا و خیلی خوش گذشت. فدای تو .   ...
17 مهر 1390

کمک به مامان

وحید جان هر روز صبح به مامان در زمینه در آوردن ماشین از پارکینگ کمک می کنه و هیچ کمکی رو قبول نمی کنه .جلوی در ایستاده و منتظر که ماشین بیاد بیرون بعدشم در رو می بنده .ممنون گل پسر       متاسفم که مجبوری صبح زود با مامان یا بابا از خونه بیرون بیای. مثل اینکه خیلی خوابت میاد. این اره تو دستت رو داری می بری مهد تا درختای مهد رو باهاش قطع کنی !!! ...
17 مهر 1390

عاقبت توپ

یکی یکدونه پنج شنبه شب بدجوری تو فکر بود . دنبال یک تفریح واسه سرگرمی و وقت گذرونی یا بهتره بگم خرابکاری بود.  عکسارو ببینید : به چی فکر می کنی ؟ نمی دونم فکر کنم به یک نتایجی رسیدی   اینم آخر و عاقبت این توپ !!! ...
17 مهر 1390

یا ضامن آهو

   آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده     ...
16 مهر 1390

جملات قصار وحید جون

نی نی کوچولو شبیه لولو زنگ می زنم آقا پلیس بیاد تو رو ببر زندان از دست زندگی وسایل . اعصابم خورد کردی تقریبا یک هفته پیش صبح که از خواب بیدار شد برای اولین بار خوابی که دیده بود تعریف کرد: مامان من خواب دیدم .چی خواب دیدی ؟" یک خرس وحشتناکی بود بعد من رفتم بالا . اونجا یک وحشتناکی بود " این جمله دقیقا و بدون هیچ تغییری نقل قول شده .   فعلا بای . ...
9 مهر 1390

اولین تجربه وحید جون

دیروز جمعه مورخ 8/7/90 مامان امتحان داشت . صبح ساعت 8 وحید و حمید جون من رو تا محل برگزاری آزمون همراهی کردند این اولین تجربه وحید پشت درهای بسته و به انتظار مامان بود . چون زمان آزمون 100 دقیقه بود به همین خاطر یاران همیشگی من منتظرم موندند . عزیزم من یکبار دیگه هم در یک آزمون 4 ساعته شرکت کردم منتها اون موقع تو کوچولو بودی و همراه من نیومدی و چون بابا هم در این آزمون شرکت کرده بود  ما مجبور شدیم تورو به مامان خدیجه (خانم یوسفی)بسپاریم . اما این دفعه تو مامان رو همراهی کردی و در مدت هفته گذشته هر موقع مامان می خواست مطالعه کنه تمام سعی خودت رو می کردی که  خیلی مزاحم نشی . (آفرین شیطون بلا )به شدت با اینکه من دراتاق رو ببندم&...
9 مهر 1390

وحید جون و عنکبوتی

نمی دونم  در مورد الگو شدن مرد عنکبوتی برای پسرم چی باید بگم هر چند تمام این مسایل رو از مهد و بودن با بچه ها یاد گرفته و وقتی برای اولین بار اسم عنکبوتی رو آورد برای من کاملا جای تعجب بود چرا که من حتی در خرید وسایل براش نهایت دقت رو کردم تا الگوی مناسب رو انتخاب کنم ولی خوب الان خودم هم دنبال خرید وسایلی هستم که عکس مرد عنکبوتی داشته باشه !!!؟؟؟             اینجا چند تا عکس از وحید در حال بازی با برچسبهای مرد عنکبوتی که براش از کیش خریدم  رو میخوام بزارم . شاید منم مجبور شدم با نسل امروز و خواسته هاشون همراه بشم .        ...
9 مهر 1390

وحید و عروسی

سه شنبه عصر من و وحید و بابایی آماده شدیم بریم عروسی . جشن عروسی پسر خاله من بود (مرتضی ) اولش که وحید چسبید به من که با تو میام خوب منم قبول کردم اما چشمتون روز بد نبینه هنوز یک قدم جلوتر نرفته بودیم که گریه و زاری که من میخوام برم پیش بابا این کار چند بار ادامه پیدا کرد و من و بابا مدام در حال بالا رفتن از طبقه ها تا خواسته تو اجرا بشه . نمی دونم چرا این کارا رو می کردی ولی احساس میکردم یک جورایی دلهره داری واین برای من نگران کننده بود واسه اینکه تو مرامت این بود که خیلی زود با همه گرم میگرفتی اما حالا ....بلاخره تصمیمت رو گرفتی و اومدی پیش خودم . اول که آروم و فراری از همه اما بعد از حدودا نیم ساعت که خوب همه جا رو دیدی و جسارت پیدا کردی...
9 مهر 1390

نهایت خستگی

بعد از چند روز مریضی و شلوغی نکردن دیروز از صبح زود با من بیدار شدی و دوباره روز از نو... این عکس مربوط میشه به ساعت حدودا 4 عصر روز شنبه .اینقدر خسته بودیکه همونجا روی مبل خوابت برد. خوب مگه مجبوری اینقدر فضولی کنی طبق معمول جوراب داری گل پسر. اینم یک عکس دیگه  از نهایت خستگی . تو این عکس ظرف پسته و بادام کنارته مشغول خوردن بودی ولی ظاهرا خواب غلبه کرده. ...
28 شهريور 1390