وحیدوحید، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

وحید فرشته معصوم زندگیم

تنهایی

1390/5/9 12:31
نویسنده : عفت جون
209 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه عصر بابایی رفت تا مثلا شنبه شب برگرده ، اما دیروز عصر تماس گرفت و خبر بدی بهمون داد تو جاده تصادف کرده بود هر چند مقصر بابایی نبوده ولی یک کوچولو ماشین خراب شده که باعث شد بابا دیشب نیاد و ما  دیشب روهم در تنهایی سپری کردیم . هر چند که دیگه بابت درس خوندای بابایی من و وحید جون کاملا به این شرایط عادت کردیم . بازم جای شکرش باقی است که خودش طوری نشده ولی خوب من خیلی عصبانی عصبانی

وناراحت شدم و دیروز با بابایی با عصبانیت صحبت کردم. خوب چیکار میشه کرد مهم اینه که ما هنوزم تنهاییم و خبری از اومدن بابایی نیست و مهم تر اینکه بابایی کاملا حالش خوبه . همون سالی که تو اومدی و زندگی ما یک جریان دیگه به خودش گرفت حمید جون دانشگاه مقطع فوق لیسانس قبول شد و این جوری شد که من و تو روزها وشبهای زیادی رو در تنهایی سپری کردیم تا بابایی درس بخونه .

 

فعلا منتظرم ببینم بلاخره کی چشم ما به جمال حمید جون روشن میشه !!!!منتظر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)